روستاهای شگفتانگیز آذربایجانشرقی/ از بامهای ماسوله آذربایجان تا کلهقندیهای کندوان
خبر تبریز: استان آذربایجان شرقی به دلیل هم مرز بودن با کشورهای اروپایی، تاسیس و انقراض سلسلهها و حکومتهای مختلف و پایتخت قرار گرفتن تبریز در سلسلههای سلجوقیان، ایلخانیان، جلایریان، ترکمانان و صفویه و ولیعهدنشینی در دوره قاجار، جاذبه های تاریخی، معماری، بومگردی و طبیعی بسیار زیبایی دارد.
سرزمین آذربایجان با دارا بودن پتانسیلهای بی نظیر گردشگری و طبیعی در منطقه ای کوهستانی، همواره چون نگینی در دل زیباییهای طبیعت بکر کشور درخشیده و روستاهای شگفتانگیزی چون «کندوان»، «اشتبین» و «زنوزق» را در دل خود جای داده است.
کندوان تنها روستای صخره ای زنده جهان
معماری بی نظیر و منحصربفرد روستای کندوان که جریان زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن این زیبایی را دوچندان کرده، به قرن هفتم هجری و در برخی موارد حتی به دورههای پیش از اسلام باز می گردد.
بنا به روایت کهنسالان، این روستا از قرن هفتم هجری به بعد مسکونی شده، بدین ترتیب که اهالی کندوان ابتدا در روستای حیلهور در دو کیلومتری غرب آن ساکن بودند و در قرن هفتم مقارن با حمله مغول به دلیل عدم امنیت جانی، مالی و بلایای طبیعی مانند سیل به دشت کوچک مقابل روستای فعلی عزیمت کردند که این دشت ابتدا محل ییلاق ساکنان دهات اطراف بود و حفرههای سنگی را کندند و به صورت مسکن درآوردند.
روایت دیگری حاکی از آنها است که حدود ۸۰۰ سال قبل گروهی از جنگجویان که از منطقه عبور میکردند، کندوان را به عنوان پایگاه خود انتخاب کرده و بعدها همین جنگجویان آن را به صورت دهکدهای درآوردند.
روستای کندوان از نظر موقعیت جغرافیایی در ارتفاع بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ متری در دامنه شیب تند و امتداد رودخانه استقرار یافته، موقعیت مناسب کران ها امنیت جانی و مالی در مقابل حمله راهزنان، بلایای طبیعی و همسازی با اقلیم آنها را به صورت مساکن مطلوب و مناسب برای تشکیل یک روستا درآورده است.
در نگاه نخست به روستای «کندوان»، مخروط های نوکتیزی دیده میشوند که در سطح آنها سوراخهایی وجود دارد. درون هر مخروط، اتاقهایی را میتوان دید که از آنها به عنوان فضاهای نشیمن، آشپزخانه و حتی انبار و طویله استفاده میشود.
دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار میرود که علاوه بر نهر نسبتاً بزرگ دارای چشمههای آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد.
در معماری معمولی مصالح ساختمانی گچ، آهک و خشت به کار میآید، در صورتی که در معماری صخره ای، فضای مورد نظر در درون توده سنگها هویدا میشود و سنگ طبیعی نیز مانند کالبد بناها قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد میکند.
جز اتاقهای نشیمن روستاییان، دو مسجد با ستون سنگی و بیش از صدها آغل در دل مخروطها کنده شدهاند. ارتفاع کرانها بین ۳۰ تا ۴۰ متر است و در درون هر مخروط بین دو تا چهار طبقه، مسکن ساخته شده است و کوچههای روستا در حقیقت همان شیارهای ناشی از جریان تخریبی آبها هستند.
«زنوزق» تاریخیترین روستای پلکانی ایران
روستاهای ماسوله، ابیانه و پالنگان از زیباترین روستاهای ایران هستند. روستاهایی که نام و آوازه آنها به تمام جهان رسیده است و در این میان روستای «زنوزق» را باید ویترین آن دو نامید.
«زنوزق» با وجود اینکه تمام ویژگیهای این روستاها را یک جا در اختیار دارد هنوز ناشناخته و گمنام است. روستایی پلکانی مانند ماسوله، سنتی، مهربان و غرق در رنگ مانند ابیانه و محصور در بین کوههای بلند مانند پالنگان. «زنوزق» تاریخیترین روستای پلکانی ایران است که در مجاورت شهر «زنوز» قرار دارد.
با اینکه روستای «زنوزق»، به گواه کارشناسان دولتی و خصوصی از بالاترین ظرفیت بالقوه در مباحث گردشگری برخوردار است، اما گمنامی این روستا به واسطه عدم معرفی مناسب سبب شده فعالیتهای متمرکز برای ارتقای وضعیت این روستا در مباحث گردشگری بسیار کم رنگ و کم اثر باشد.
معماری ویژه قیزیلکرپی (پل طلایی) و بافتهای دیگر تاریخی این شهر و روستا جزو منحصر به فردترین بافتهای موجود در روستاهای کشور است.
خیابان اصلی «زنوز» به سمت شرق که طی شود دورنمای یکی از زیباترین روستاهای ایران با حفظ تمام سنتها و آیینهای خود متجلی میشود. روستایی پلکانی که در تمام حیاط و پشت بامهای آن طبقهای برگه زردآلو دیده میشود. روستایی که به درختان عظیم سپیدار ختم شده و به وسیله همین پوشش سبز و بلند از دیگر جاذبههای منحصر به فرد منطقه جدا شده است.
با اینکه توپوگرافی منطقه کوهستانی است، اما تا چشم کار میکند افق پیدا است. «زنوزق» بیشک یکی از منحصر به فردترین روستاهای تاریخی و طبیعی ایران است. در این روستا خانههایی دیده میشوند که مربوط به دورههای صفوی است.
گورستان این روستا نیز حکایتهای زیادی دارد. سنگ نوشتههایی در این گورستان وجود دارد که با استناد به خورشیدهای حک شدهاش میتوان آنها را به دورههای میترائیسم نسبت داد.
در حال حاضر کمتر روستایی در ایران وجود دارد که تمام بافتها، سنتها و پوششهای قدیمی خود را حفظ کرده باشد. به باور برخی کارشناسان، روستای «زنوزق» متعلق به دوره ایلخانان است اما به نظر میرسد تاریخ روستا به دوران پبشتر از آن میرسد و ابرازکنندگان نظریه مزبور به برخی از سنگ قبور موجود در قبرستان این روستا توجه کرده و از بررسی بیشتر کوتاهی کردهاند. بنابر برخی از نظرات در خصوص نام روستا که به نظر صحیح میرسد، به دلیل قرارگیری در ارتفاع شهر «زنوز»، ابتدا نام آن «زنوز داغ» بوده که به علت تکثر استفاده در ترکی آذربایجانی به «زون زاغ» تبدیل شده است و در زبان فارسی به «زنوزق» اشتهار یافته است.
قلعه «زنوزق» در ارتفاع و روستا در شیب تند قرار دارد و مامن مناسبی برای روستاییان در مقابل حمله دشمنان بوده است. به اظهار برخی از روستاییان این قلعه به صورت دژ مستحکم ساخته شده بود. قلعه که دارای چشمه آب در ناحیه غربی صخرههای دست نیافتنی است، در نواحی آن سنگرهای سه گوش مثلثی و به صورت تو در تو وجود داشته تا دستیابی به آن غیرممکن و دفاع از آن آسانتر شود.
روستای اشتبین
آبادی معروف به اشتبین مرکز دهستان دیزمار شرقی از بخش ورزقان و شهرستان اهر در کنار رود ارس و نوار مرزی ایران و شوروی قرار گرفته است. شمال آن رود مرزی ارس، جنوبش ورزقان، شرق آن جنگلهای حسنآباد و غربش دهستان دیزمار غربی است. رود ارس از فاصله ۱۴ کیلومتری شمال این آبادی میگذرد. فاصله اشتبین تا بخش ورزقان ۵۰ کیلومتر و تا اهر ۲۲۵ کیلومتر است.
اشتبین دارای سابقه تاریخی کهنی است. وجود گویش تاتی در روستاهای اقمار این آبادی (کرینگان و مردانقم) حاکی از پیشینه درخشان تاریخی آن است. اشتبین از اجتماع سه روستا به اسامی هراز (هراس) سیاوشان و جعفرآباد به وجود آمده است. شاید اطلاق نام اشتبین(اوچ تبین) به این منطقه به همین مناسبت باشد. «اوچ» در ترکی به معنای «سه» است.
اشتبین در منطقهای کوهستانی واقع شده است که رودخانه ارس از شمال و رودخانه هراس از شرق آن میگذرد. روستای هراس در داخل درهای در میان دو کوه بسیار مرتفع روی سکوی عظیمی به طور مطبق قرار گرفته و شباهت زیادی به شهر ماکو دارد.
مهمترین کوههای منطقه اشتبین عبارتند از کیامکی- دوسته شا و قازان داغی؛ اکثر ارتفاعات و اراضی اشتبین را مراتع و جنگلها فرا گرفته است. آب و هوای اشتبین تابع آب و هوای منطقه ارسباران است. در مناطق جنوبی کوهستانی هوا سرد و در حوالی دره ارس گرم و معتدل و مطبوع است. زمستانهای اشتبین در مناطق کوهستانی بسیار سرد و برفگیر است.
در گوشه و کنار اشتبین آثار تاریخی چندی به چشم میخورد. در حال حاضر چند کتیبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفوی در این آبادی وجود دارد، همچنین در گورستان قدیمی آن، کتیبهای مرمرین مربوط به آرامگاه شخصی به نام خواجه ملک کدخدا (به تاریخ ۸۴۳ هجری قمری) و کتیبهای دیگر مربوط به خواجه احمد (بتاریخ ۹۷۶ هجری قمری) به چشم میخورد.
در طراحی خانههای این روستای تاریخی به دلیل این که در شیب تند کوه واقع شده است هوشمندی زیادی به کار رفته و خانههای قدیمی این روستا به شیوه معماری دوره صفویه و قاجاریه ساخته شدهاند.
معماری این روستا به نوبه خود منحصر به فرد است. بدین صورت که در این روستا حیاط هر خانهای پشت بام خانه دیگری است که منظره بسیار بدیعی را بوجود آورده است.
ابوالقاسم نباتی عارف و شاعر معروف آذربایجان در اشتبین به دنیا آمده و در این روستا نیز به خاک سپرده شده است.
روستای اشتبین در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و یکی از جاذبههای مهم گردشگری منطقه به شمار میرود، به طوری که دورنمای طبیعی آن چشم هر بینندهای را خیره میکند.
تولید ابریشم نیز در اشتبین سابقه طولانی دارد و کارگاههای تولید ابریشم زیادی در این منطقه وجود دارند. میوهها و محصولات جالیز این منطقه هم دارای مرغوبیت خاصی است.
روستای سیس شبستر
روستای سیس در ۱۴ کیلومتری شبستر واقع و از آثار دیدنی متعددی برخوردار است از جمله سنگ قیزیل داشن به رنگ سرخی مایل به صورتی و به شکل صندوق است که دور تا دور آن عباراتی به خط کوفی نقر شده است. همچنین مزار پیر رجب و شیخ اسماعیل از عرفای بزرگ قرن هفت و هشت هجری قمری که در نزدیکی آن مجسمه قوچ سنگی بزرگی قرار گرفته، از اماکن مقدس اهالی محسوب میشود.
مسجد محمد حنیفه که بنای اولیه آن منسوب به صفویه است و در کنار آن مقبره باله حسن از مریدان شیخ شهاب الدین اهری قرار دارد از دیگر آثار سیس به شمار میآید.
روستای قدمگاه
روستای قدمگاه یا بادمیار در جنوب آذرشهر از روستاهایی است که دارای یک گورستان تاریخی است علاوه بر آن در نزدیکی این روستا غار بزرگی وجود دارد که به نام معبد یا مسجد غار معروف است.
بعضی از باستان شناسان قدمت این غار را به دوران پیش از تاریخ نسبت میدهند و بر این عقیدهاند که ابتدا به عنوان معبد استفاده شده و به تدریج در قرون شش، هفتم و هشتم به بعد محل تکیه دراویش و عرفا بود و سپس به مسجد تبدیل شد. این معبد به شکل کنبدی استوانهای به ارتفاع ۱۲ متر با قاعدهای به شعاع هفت متر است که در نوک گنبد منفذی برای تهویه و روشنایی تعبیه شده است. در حال حاضر نیز مردم برای انجام برخی مراسم مذهبی از این مسجد استفاده میکنند.
منبع : نصر
Friday, 11 October , 2024