سرانجام سکوت فرش هریس می شکند
خبر تبریز هریس؛ نامی است به زیبایی و زینت فرش، بنام در جهان به نامِ فرش. هریس و فرش یک معنا در دو نام اند. هریس عضو خانواده اصیل فرش جهان است. فرش هریس سرمایه و میراث ملی است برخاسته از خاک موطن. نقش بسته بر تار فرهنگ و پود طبیعت. فرش هریس هنری فاخر و اصیل است، اثر طبع بانوان و مردان هنرمند.
برای فرش هریس سعی اندک در میان آمده است؛ برای دانشکده فرش هریس که چنان شد و نمایشگاه دائمی شایسته و درخور که چنین. نمایشگاهی در اینجا و آنجا و… و دیگر هیچ.
دشت هریس آرمیده در دامن کوهستان قوشاداغ، منبع غنی حیات که سالیان دراز در اقلیم این دیار و معیشت آبادی هایش نقش آفرینی ممتاز داشته است. مردم مؤمن و سخت کوش در آبادی هایی که همچنان ریشه و اصالت دارند.
چه قدر خالی است؛ جای جشنواره بین المللی فرش هریس و برپایی بازاری بزرگ تا هر سال و همه سال ها از سراسر جهان گوهرشناسان در هریس گرد آیند. گامی باشد برای گرامیداشت این میراث سترگ ملی و جهانی و گامی باشد برای نام آوری بیش تر و گسترده تر و فرصتی تا اقتصاد هریس رونق گیرد. قدمی برای ثبت هریس به نام شهر ملی و جهانی فرش و…
چه قدر خالی است؛ جای المان درخور برای فرش هریس در شهر هریس. حتی تابلویی به نام فرش هریس و…
و جای خالی زیاد است… خالی چنان که سالیان است در ورودی شمالش آن تابلو نمادی از غربت هریس است. تابلویی به نام شیخ سلیم هریسی. او که حنجره و سخنگوی مشروطه بود. و شاعرش ارجمندش؛ میرزامحمد هجری که یادش گرامی باد.
فطیر لذیذ و عزیزش… چه خوب که جشنواره ای دارد، اما افتان و خیزان…
بهانه این سخن؛ انتشار کتاب «امپراتور فرش ایران؛ هریس» است، اثر نفیس از محرم فرزانه. کتابی برآمده از ربع قرن پژوهش و نگارش. حاصل عمری زندگی با فرش هریس. با مرارت و هزینه بالا اما عشق به میهن و مواریث آن که وقتی در میان آید کتاب بر حساب چیره می شود. کلامی مختصر در تحسین و ادای احترام به این همت و به این کتاب است که البته معرفی و نقد و بررسی آن نیست.
کتاب «امپراتور فرش ایران؛ هریس» یک اثر تخصصی و فنی در فرش هریس است که به «شیوه تجربی و توصیفی و تاریخی» تالیف شده است. از سویی؛ اثر هنری و فرهنگی است و معرفی نامه ای برای فرش هریس. این کتاب کمک می کند تا فرش هریس بهتر دیده شود.
در سراسر کتاب و در میان سطور و کلمات این عشق ورزی تراوش دارد. صحبت از فرش هریس است. این؛ گوهر ارجمند در گیتی. نویسنده کتاب با فرش هریس زیسته است و از نزدیک با او آشنایی دارد. او عمری مادر عزیز خویش را پیش چشم داشته در پشت دار قالی و هنرمندی اش را نظاره کرده است. فرزانه این کتاب را بافته است چون فرش هریس؛ «ایلمه ـ ایلمه».
او در این کتاب از زیستخوان فرش هریس و از اقلیم آن نوشته است. از تاریخچه اش، از ریشه ها و هویت آن، از طرح ها و نقشه های آن، از رنگ های اصیل و از نقش و نگارهای ویژه آن، از طیف ها و ظرافت های آن، از ادبیات و اصطلاحات و ابزارهای آن. از کانون های فرش در این محیط و اقلیم ویژه؛ از هریس، از بخشایش، بیلوردی، برازین، باروق، ترکایش، گوراوان، قراجه، کلوانق، مقصودلو، مینق، موسالو، نمرور و…از طرح های بنام، چون؛ تاجری، حیّات، توکلی، صمدخانی، اسماعیل بیگ، چلنگری، سئل آپاران، مارالی، افشان، یئددی گول، خانیم جان، علی بیگ، امیراصلان، عظیم خانی، راحله و…
فرش هریس؛ آهنگ زندگانی است. ضیافت نقش و نگارهاست. فرش هریس جشنواره رنگ هاست. در زمینه و ترنج و متن. برآمده در رنگ انار، مو، گردو، روناس و سماق و… چه رنگ های دلنوازی؛ خانیم سونا، یاشیل، سرمه ای، آل، آبی و…
فرش هریس؛ همنوازی نقوش است؛ آینا گؤلی، نجاخ آلتی، تویوق ایاغی، بالیق گؤلی، گؤبک، دسته گؤل، دستک، کاسا، قوزی گؤلی، پیشیک ایاغی، توره گؤلی، بوجاق گؤلی، سماور ایچی، سارایلی گؤل، فطیر گؤلی، آینا گؤلی، گؤل قیراقی، کلبتین، ارسین گؤلی، دستک، چایدان، شاماما، آرپا گؤل، سونبول گؤل، اوچ دیرناق گؤلی و…
ترانه های کار در محضر فرش هریس نیز درس پس داده است و بافندگان فرش هریس با او راز دل گفته اند و آمال و آرزوهایشان را در میان گذاشته اند. شعر و آواز هنرمندان فرش هریس نیز در قاب بایاتی برآمده است، چه زیبا و پرمعنی؛
ایلمک ایلمک قوش ایلمک
گل بویاغا دوش ایلمک
من دالی یا قالاندا
حالیمی سوروش ایلمک
منیم یاریم بیچینده دی
بیچین چی لر ایچینده دی
یاریمین الوان اللری
چولده تیکان ایچینده دی
سرفصل ها و عناوین عشق و سوز دارند و در میان همه آن ها این عنوان چه تیتر پرمعنایی است؛ « سکوت فرش هریس شکستنی است». این حرف دل دوستداران هریس و فرش هریس است. فرش هریس خود از میان غبار غفلت ها و بی مهری ها سر به شایستگی تمام برمی آورد و درخشش این درّ بی همتا بیش از پیش در قاب چشم جهان می نشیند. چنان که از ابتدا فرش هریس با هنر خویش بر دل ها راه یافته است.
جعفر خضوعی
Friday, 27 December , 2024