“فریب بزرگ” یا “دست های پشت پرده” ؟!
“فریب بزرگ” یا “دست های پشت پرده” ؟!در یک کلام ساده، حالا بنا بر ادعای مسوولان ارشد استان، “دست های پشت پرده” اجازه تحقق این مطالبه را نمی دهند، این جمله، ماحصل اظهارات اخیر استاندار و گلایه های امام جمعه تبریز است!
خبرتبریز به نقل از پایگاه خبری اویاقلیق – سعید طریقتی: پرونده “استقلال مس سونگون” و تشکیل شرکت مستقل مس آذربایجان، به عنوان قدیمی ترین مطالبه مردم استان، اگرچه در ظاهر و بر روی کاغذ، با شرکتی به نام “شرکت مستقل مس آذربایجان”، برای نمایش اعاده حق منطقه ای از سوی تصمیم سازان و تصمیم گیران بالانشین مس ایران، تشکیل گردید و همین “کاردستی سیاسی” نیز، در سفر اخیر ابراهیم رئیسی به استان، با عنوان تحقق “وعده دولت مردمی”، در بوق و کرنا شد، مع الاسف،به نظر می رسد این مطالبه، به سرانجام مطلوب برای استان نرسیده است!
در یک کلام ساده، حالا بنا بر ادعای مسوولان ارشد استان، “دست های پشت پرده” اجازه تحقق این مطالبه را نمی دهند، این جمله، ماحصل اظهارات اخیر استاندار و گلایه های امام جمعه تبریز است!
آنچه از روند طولانی پیگیری های دو ساله مسوولان ارشد استان و بازی های اداری و حاکمیتی مدیران ارشد مس ایران استنباط می شود و البته در همین مدت نیز هشدارهای رسانه ای لازم داده می شد، “فعل نخواستن” مافیای مس از یک سو و “فریب خوردگی” مدیران استانی از دیگر سو، در ماجرای دنباله دار استقلال مس سونگون است، پرونده ای که با ابلاغ نمایشی شرکت مس آذربایجان و تبلیغ انحرافی مولودی به نام “شمسا”، تا همین چند روز قبل، افکار عمومی را با “فریب بزرگی” سرگرم کرد!
شرکتی که برای همیشه بله قربان گوی شرکت “مادر” خواهد بود، اختیار تصمیم گیری در اموراتی همچون عمل به تعهدات اجتماعی، نیروی انسانی، استفاده از تجهیزات و امکانات فنی نخواهد داشت و مهم تر از همه این ها، اجازه اجرای طرح ها و پروژه های توسعه ای پیدا نخواهد کرد!
چنین شرکتی آیا چیزی جز “مستعمره” مس ایران و آلت دست همان مافیایی نخواهد شد که طی همه این سال ها، اختیاردار منابع و ثروت خدادادی منطقه بوده است؟
ساز و کار و چارچوب های تعیین شده موذیانه عده ای خاص،ذیل شرکت کاغذی و بی اختیار “شمسا”، درحالی به عنوان دستاورد بزرگ و مهم دولت در منطقه، به مردم استان قالب شد که بسیاری از افراد عادی، از پشت پرده های چنین تصمیم آسیب زا و استعمارگونه بر علیه آذربایجان مطلع نبودند و شوربختانه، تحت تاثیر”پروپاگاندای رسانه ای” دروغین حامیان این اقدام نیز، “استقلال کذایی” را، ناآگاهانه جشن گرفتند!
“فریب بزرگ” شرکت ملی صنایع مس ایران در علم کردن شرکتی بی اختیار و “مثله شده” به نام شرکت مستقل مس آذربایجان؛ اما به کام مافیای کرمان، با آن ساختار و مختصات ترسیم شده موذیانه، جدای از این که، اثبات کننده “حاکمیت نگاه مستعمره ای مس ایران نسبت به مس ورزقان” است، معنایی جز “تحمیق” مردم آذربایجان و مسوولان استانی، از سوی تصمیم سازان مس ایران، در پرونده دروغین “استقلال”ندارد!
جدای از این که، مدیران استانی، معنای اسقلال و الزامات آن را در این پرونده درک نکرده و توان استیفاء کامل و دقیق مطالبه استانی را نداشتند، دردناک ترین بخش این داستان، “مسخ شدگی” عجیب مدیریت ارشد استان و دیگران تصمیم سازان آذربایجان شرقی در سناریوی “نعل وارونه” زدن های شرکت مس ایران و تلاش آن ها در “تحمیل” شرکتی استعماری به منطفه است، موضوعی که هم مصداق “از حول حلیم توی دیگ افتادن” بود و هم، نماد عینی “بی کفایتی” مدیریتی، تا امروز شنونده و نظاره گر اعتراف ایشان به ممانعت دست های پشت پرده ای باشیم که پیش از این، بارها نسبت بدان هشدارهای لازم داده شده بود!
امروز در پرونده نامحقق استقلال مس سونگون و تشکیل واقعی شرکت مس آذربایجان، هم دست های پشت پرده مجددا رو شده اند، هم تیم مدیریتی استان بازی خورده و هم، مردم منطقه، بازیچه فریبی بزرگ از سوی همه بازیگران سناریوی استقلال مس آذربایجان قرار گرفته است …
Wednesday, 30 October , 2024