خبر تبریز - استاد مجتبی نخجوانی، هنرمند و نقاش پیشکسوت تبریزی، در مقاله توصیفی کوتاهی که برای ایرنا فرستاد، در رثای امیر اولیایی، سینماگر فقید نوشت.

بدرود امیر خان

استاد مجتبی نخجوانی، هنرمند نقاش
بدرود امیر خان

خبر تبریز به نقل از  ایرنا – استاد مجتبی نخجوانی، هنرمند و نقاش پیشکسوت تبریزی، در مقاله توصیفی کوتاهی که برای ایرنا فرستاد، در رثای امیر اولیایی، سینماگر فقید نوشت.

در مقاله استاد نخجوانی آمده است:

«امیر اولیایی را هم از دست دادیم.
امروز صبح در بیمارستانی در تهران درگذشت.
با ناباوری خبر درگذشتش را شنیدم، هرچند که مدتها در بستر بیماری بود و خود را برای رفتن آماده کرده بود و اطرافیان را هم. اما با این وجود، هرگز برای از دست دادن عزیزی، دلیل قانع کننده ای نداشته ایم. حداقل باور رفتنش را نداشته ایم.
امیرخان اولیایی سینماگر بود و کارمند رسمی تلویزیون تبریز و در کار فیلم های مستند و مدرس سینما بود و تدوینگر حرفه ای هم.
سالها پیش به سفارش تلویزیون با حضور در منزل پدر، یکی از بهترین مستندها را از پدر و زندگی و هنرش ساخته بود که از تلویزیون بارها پخش شد و این اواخر، در سالروز فوت پدر هم.
مستند کوتاهی که برشی از زندگی یک هنرمند نقاش را به زیبایی به تصویر کشیده بود.
بعدها مستند کوتاهی هم از من کار کرد. مهر بسیاری به من داشت و عشق بسیاری به کارش. از همان سالها ارتباطم با او حفظ شده بود.
چه خوب که اداره ی فرهنگ و ارشاد تبریز، مراسم نکوداشتی برایش گرفت و خود در این نکوداشت، بهمراه بیماری اش حضور داشت و به چشم دید نکوداشتش را.
امروز ظهر که خبرش را شنیدم، بیدرنگ با فرزند خلفش آرش اولیایی که اینک در تلویزیون تبریز، مدتهاست جای پدر را پر کرده، تماس گرفتم. در راه بازگشت به تبریز بودند.
به گریه برایم توضیح می داد و بغض و گریه ی هردومان، مانع از ادامه ی صحبت شد. به تسلیتی بسنده کردم و خداحافظی.
بدرود امیرخان عزیز…..».

به گزارش ایرنا، محمدعلی (امیر) اولیایی متولد ۱۳۲۵ بود و سال های متمادی در عرصه فیلم و فیلمنامه نویسی در آذربایجان شرقی تلاش کرد.

پدر وی طبع شاعرانه ای داشت و منزل ایشان محفل رفت و آمد بسیاری از شاعران و بزرگان هنری بود و همین امر و برخوردها در وی تاثیر بسیاری گذارد و تشویق آنها مسیرش را به سمت هنر سوق داد، ۱۵سال بیشتر نداشت که اولین داستانش را نوشت و شاید در همان سال ها بود که شعر هم می گفت.

برادر بزرگتر وی که علاقمند سینما بود و در این رشته فعالیت می کرد، معلم و راهنمای او در شناخت بیشتر هنر سینما شد، به کمک او  عضو کانون فیلم ایران شد و فرصت پیدا کرد تا با بزرگان سینما آشنا شود.

بحث و گفتگو با دوستان درباره سینما تمام فضای ذهنی اولیایی را بخود مشغول کرده بود، سناریو «تخت کی قباد » را در همان سال ها نوشت که برایش موفقیت هایی را ایجاد کرد؛ فستیوال فیلم کودک دومین دریچه برای آشنایی با سینما بصورت جدی بود.

برادر وی در تلویزیون ملی ایران به عنوان مونتور فعالیت میکرد و امیر توسط او با محیط تلویزیونی آشنا شد و بعد از گذراندن دوره هائی ، در سال ۱۳۴۸ در تلویزیون مشغول بکار شد و به کار تدوین فیلم پرداخت.

در همان آغاز کار ،  بصورت جدی در سینما به ژانر مستند علاقمند شد؛ مواجهه با واقعیت و انعکاس آن برایش جالب بود، و سعی کرد در حیطه سینمایی مستند کاری انجام دهد اما شرایط آن برایش پیش نمی آمد تا اینکه در ماموریت تبریز، فرصت ساخت فیلم مستند برایش پیش آمد و اولین مستند را جهت معرفی مسجد کبود ساخت که در مجموعه مستند ایران زمین پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت.

استاد اولیایی در طی ۲۵ سال خدمت در صدا وسیما، بارها و بارها فرصت پرداختن به فیلم سینمایی و داستانی را داشت، اما تولید فیلم داستانی به اندازه فیلم مستند، هرگز برایش جالب نبود؛ او در طول ۲۵ سال فیلم های زیادی را چه به عنوان کارگردان و چه در مقام مونتور ساخت که بعضی از این مستندها  مانند «بر بلندای سهند»، حتی موفقیت های بین المللی هم به دست آوردند؛ این اثر مستند در فستیوال فیلم های ورزشی اسپانیا پذیرفته شد و به تماشا درآمد.

استاد اولیایی در سال های اولیه ورود به تبریز در حاشیه فعالیت تلویزیونی، اقدامات دیگری نیز برای پیشبرد سینمای هنری انجام داد که از جمله آنها تاسیس سینمای آزاد ایران بود؛ این دفتر، شعبه ای از دفتر مرکزی به شمار می آمد و در سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ فعالیت می کرد و وظیفه آن آموزش و کمک به ساخت فیلم آزاد و ۸ میلیمتری بود و اعضای فعالی داشت.

وی جزو مدرسین انجمن سینمای جوان بود و در چند دوره هم به عنوان داور و یا کمیته انتخاب فیلم در جشنواره وحدت فعالیت داشت.

استاد اولیایی در سال ۱۳۷۲ شرکت تصویرپردازان را با چند نفر از دوستان تلویزیونی و آزاد تاسیس کرد و در آنجا به تامین برنامه های تلویزیونی، فیلم‌های تجربی و مستند پرداخت و از جمله فیلم های مطرح شده در آن سالها که از کانال دوم و سینمای تجربی اکران شد؛ از آن جمله می توان به فیلم های «آنهمه سالها» بعنوان کارگردان «TM ۱» به عنوان تهیه کننده و بازیگر و «مترسک» به عنوان تهیه کننده اشاره کرد.

استاد اولیایی در سال ۱۳۷۶ پس از بازنشستگی از صدا وسیما و در ادامه راه خود به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی آمد و در آنجا مشغول تهیه فیلم های مستند از هنرمندان شد و ۵۰ فیلم در این مورد ساخت؛ از جمله خدمات وی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، می توان به ضبط مجموعه موسیقی «عاشیقلر» به صورت سویچ استودیوئی اشاره کرد.

مرحوم اولیایی در طول حیات هنری خود بیش از ۲۰۰ فیلم مستند و چند فیلم داستانی کوتاه زیر ۶۰ دقیقه کار کرد؛ تولید مجموعه داستانی «مرزهای بیکران» نیز عنوان بهترین کارگردانی را برایش به ارمغان آورد.

در کارنامه فیلمنامه نویسی وی نیز آثار زیادی دارد که از جمله آن می توان به کار مشترک «فصل انتظار» با یوسف جمادی اشاره کرد که برنده جشنواره فیلمنامه نویسی «آینده روشن» ( دکترین مهدویت) شد.

استاد اولیایی در سال۱۳۸۰ «انجمن فیلم» آذربایجان شرقی را تاسیس کرد که از حمایت همه جانبه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برخوردار بود و به عنوان اولین رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل آن به مدت ۲ سال خدمت کرد.

وی همچنین در سال ۱۳۸۸ اولین نمایشگاه مینی مال کشور بعد از تهران را در تبریز برگزار کرد.

آیین تجلیل از استاد «امیر اولیایی» در دی ماه سال ۱۳۹۸ به عنوان پیشکسوت عرصه‌ فیلم و فیلمنامه‌نویسی آذربایجان شرقی همزمان با برگزاری آیین اختتامیه نخستین جشنواره فیلمنامه نویسی تبریز برگزار شد.