خبر تبریز: فرش های قرابتی در تالار فرش عمارت ساعت تبریز تنها نمونه ای از تاثیر فرهنگ خانواده دوستی بر آثار هنری ایرانیان به شمار می آید.

تار فرهنگ بر پود فرش/ فرشی برای عبور هنرمندانه از تحریم‌ها

 خبر تبریز: فرش های قرابتی در تالار فرش عمارت ساعت تبریز تنها نمونه ای از تاثیر فرهنگ خانواده دوستی بر آثار هنری ایرانیان به شمار می آید.

خبر تبریز به نقل از مهر: تار و پود خانواده در تالار فرش عمارت ساعت تبریز محکم‌تر از خانه‌هاست. این را بازدیدکنندگانی می‌گویند که برای اولین‌بار با فرش‌های قرابتی آشنا می‌شوند.

البته بیش‌تر افراد از لحظه ورود مجذوب بزرگی و نقش و نگار فرش‌ها می‌شوند اما آن‌هایی که توضیحات شناسنامه فرش‌ها را می‌خوانند، متوجه می‌شوند که با چندتخته فرش معمولی مواجه نیستند.

دخترهای دوقلو، پسرهای دوقلو، مادر و…؛ این‌ها عناوینی است که می‌توان در شناسنامه فرش‌های تالار فرش عمارت ساعت دید. این فرش‌ها با همین جایگاه‌های مشخص به عنوان اعضای یک خانواده متولد شده و نزدیک به ۸۰ سال است که از همدیگر جدا نشده‌اند.

فرشته دستپاک، رئیس مرکز ملی فرش ایران معتقد است که این فرش‌ها جزو معدود نمونه‌های فرش‌های قرابتی جهان به شمار می‌آیند.

او در حاشیه بازدیدش از عمارت ساعت تبریز به خبرنگار مهر گفت که از مسئولان شهری تبریز خواسته تا پروپزال ثبت جهانی فرش‌های قرابتی را آماده کنند.

فرش فقط یک کالا نیست

خانواده در ایران همواره نهادی مهم، دارای جایگاهی قابل احترام و بعضی اوقات مقدس بوده است. جامعه‌شناسان می‌گویند که در فرهنگ ایرانی خانواده پایه بنیادین اجتماع وسلول سازنده زندگی انسان، خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت‌ها وهنجارها وارزش‌های اجتماعی است.

نتیجه این اهمیت و این جایگاه قابل احترام حالا در تالار فرش عمارت ساعت تبریز به نمایش گذاشته شده است. آثار هنری همچون فرش در هر جامعه‌ای آینه تمام‌نمای فرهنگ اصیل و ارزش‌های آن جامعه به شمار می‌آید.

علی‌اصغر بهزادی، یک جامعه‌شناس در این‌باره می‌گوید: فرش در شهر و کشور ما صرفاً یک کالای اقتصادی نیست و همواره هنرمندان این حوزه خواسته یا ناخواسته معانی قابل‌توجهی را به وسیله این اثر هنری به جامعه منتقل کرده‌اند.

او در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح می‌دهد: به عنوان مثال شما در هیچ کجای جهان نمی‌توانید چند فرش بزرگ پیدا کنید که شناسنامه و رابطه خویشاوندی داشته باشند و در جامعه به عنوان یک خانواده پذیرفته شوند.

بهزادی می‌گوید: خانواده در کشورهای غربی هرگز جایگاهی که در کشورهایی همچون ایران دارد نداشته است و ما مصداق این اهمیت را در آثار هنری می‌بینیم.

فرش به رنگ قوم، منطه، آداب، رسوم و سنت

او معتقد است فرش یکی از کالاهای هنری به شمار می‌آید که در زمان‌های مختلف فرهنگ حاکم بر جامعه بر نوع دوخت، رنگ، نقش و طرح آن تاثیر گذاشته است و به‌خاطر قابل عرضه بودن به سایر نقاط جهان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

برخی افراد معتقدند که طرح‌ها و به تبع آن نقوش فرش کاملاً قابل تشخیص و تثبیت بوده و به همین دلیل می‌توان آن‌را به وسیله کامپیوتر و بعضاً عامل انسانی ترسیم و تثبیت کرد.

صرف‌نظر از هنر طراحی فرش که ب‌هر حال حاصل ذوق و تجربه انسانی بوده و در مورد فرش‌های شهری و کارگاهی ارزش آن کاملاً مشهود است، باید گفت که طرح‌ها و نقوش فرش اگر چه قابل تشخیص هستند، ولی تثبیت‌پذیری ارزشی برای آن تلقی نمی‌شود. دلیل کاملاً آشکار این استدلال وجود طرح‌هایی نظیر لچک ترنج – انواع اسلیمی، ماهی و غیره است که از طریق انتقال طبیعی فرهنگی در نقاط مختلف ایران با ویژگی‌های مختلف بافته می‌شوند و نقش ماهی که متجاوز از صد نوع آن‌را حتی در روستاها می‌توان مشاهده کرد.

روشن‌ترین نتیجه این است که نقوش و طرح‌های ایرانی با تأثیرپذیری از ذهنیت‌های فرهنگی نظیر نژاد، قوم، منطقه، آداب و رسوم، آیین و… همان عامل هویت‌بخش فرش‌های ایران است و دقیقاً بر حسب همین تحول فرهنگی و تاریخی است که در فرش ایران نقوش لری – کردی – بلوچی – ترکمنی- ارمنی و در مقیاس شهری کرمانی و اصفهانی و تبریزی قابل تشخیص هستند.

این گوناگونی ارزشمند است که طرح سنتی و شناخته شده مثلاً نوع اسلیمی و گل شاه عباسی طراحی و حتی بافته شده در خراسان کاملاً از نوع اصفهانی آن قابل تشخیص می‌باشد. این همان خصلت یگانه و از قابلیت‌های با ارزش فرش ایران است که به وسیله کامپیوتر و یا عوامل انسانی خارج از مرزهای ایران قابل تقلید نیست.

آواز یا ترانه‌خواندن هنگام بافت قالی دارای وزن و آهنگی است که با گره‌زدن بر تارها هماهنگی دارد؛ به گونه‌ای که هجاهای آواز با سرعت گره‌ها تنظیم می‌شوند.

البته فرهنگ علاوه بر نتیجه نهایی بر روی فرش‌ها، در تمام مراحل تولید توسط قالیبافان به چشم می‌خورد. به عنوان مثال قالیبافان هنگام به هم زدن گره‌ها آواز می‌خوانند. آوازهایی که محتواهایی کاملاً اصیل و سنتی دارند.

علی دلداری، یک قالیباف در این‌باره بیش‌تر توضیح می‌دهد: آواز یا ترانه‌خواندن هنگام بافت قالی دارای وزن و آهنگی است که با گره‌زدن بر تارها هماهنگی دارد؛ به گونه‌ای که هجاهای آواز با سرعت گرها تنظیم می‌شوند.

او به خبرنگار مهر می‌گوید: قالیباف از میان تمامی مراحل بافت بیش‌تر هنگام گره‌زدن می‌خواند و هنگام پودکشیدن ریتم و صدا آرام‌تر شده و زمان شانه‌کوبیدن ساکت می‌شوند، زیرا خواندن با صدای کوبیدن شانه تناسبی ندارد.

اما چرا در ایران همچون بسیاری از کشورهای جهان فرش صرفاً به عنوان یک کف مطلوب، مطبوع، گرم، نرم و راحت به کار گرفته نشد؟ چه عواملی در تاثیر فرهنگ و سنت‌های مختلف کشور در فرش ایرانی موثر بوده است؟

صادرات فرهنگ لای فرش

محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می‌گوید: در فرهنگ ایرانی، خصوصیتی وجود دارد که به هرچه دست می‌زند و کار دارد، اکتفا به مرتبه زمینی موضوع نمی‌کند، بلکه باید از زمین تا آسمان آن موضوع را فتح کند و این تنها به فرش اختصاص ندارد و کاسه، بشقاب، غذا، معماری و … را هم دربر می‌گیرد.

او درباره اینکه چرا استان‌ها و شهرهای مختلف ایران فرش خاص خودشان را از نظر رنگ و جنس و طرح دارا هستند، می‌گوید: زمانی که با فرهنگ ایرانی آشنا شوید می‌بینید که یکی از ویژگی‌های دیگر فرهنگ ایرانی، قائمیت به ذات است و هر کسی می‌خواهد موجودیت کامل داشته باشد و فرش یکی از چیزهایی است که او را از ساکنین مکان‌های دیگر متمایز و واجد ارزش می‌کند.

در شرایط فعلی اقتصادی که برای کشورمان پیش آمده، به نظر می‌رسد در بین کالاهای صادراتی غیرنفتی، فرش ارزشمندترین محصولی باشد که علاوه بر ارزش مالی آن، بتوانیم فرهنگ مان را هم لای آن به نقاط مختلف جهان صادر کنیم. البته باید پیش از همه چیز بتوانیم داشته‌هایمان را به نام خودمان ثبت و معرفی کنیم.

عکس‌ها از بهنام عبداللهی