خبرتبریز:مردم تبریز امروز سه‌شنبه میزبان چهار شهید گلگون‌کفن بودند؛ شهیدانی که با میهمانی‌شان بار دیگر خاطرات هشت سال دفاع مقدس را زنده و کهن شهر تبریز را با بوی بهشتی شان عطرآگین کردند.

تبریز با بوی شهدا عطرآگین شد

خبرتبریز:مردم تبریز امروز سه‌شنبه میزبان چهار شهید گلگون‌کفن بودند؛ شهیدانی که با میهمانی‌شان بار دیگر خاطرات هشت سال دفاع مقدس را زنده و کهن شهر تبریز را با بوی بهشتی شان عطرآگین کردند.

به گزارش ایرنا، آنان با پیکرهای مطهرشان آمده بودند تا پیام دوستان شهیدشان در دفاع از خاک وطن و حریم حرم را به ما بدهند؛ درس ایثار و فداکاری در راه خاک و دین و ناموس؛ از این همین رو هم قدم هایشان طوطیای چشم استقبال کنندگان بود؛ مردان و زنان و کودکانی که پرچم و شاخه گل به دست برای تجدید میثاق با آرمان های شهدا به فرودگاه بین المللی تبریز آمده بودند.

اما آنچه میزبانی از این چهار آلاله پرپر شده را ویژه می کرد، گمنامی شان بود؛ گمنامی ریشه دوانده در مکتب ایثار و شهادت؛ مکتب آزادگی و شجاعت و دلاوری؛ آنان به آغوش این دیار و مردمان باصفا و غیرتمندش بازگشته بودند تا پیام گذشت و از جان گذشتگی را بر خاک و آب و هوای این کهن شهر که همواره سپر بلای ایران اسلامی بوده اس، جاری و ساری کنند؛ آمده بودند تا ضرورت صیانت از آرمان هایشان را به ما یادآوری کنند؛ انان به جمع دوستداران شان بازگشته بودند تا خاک این شهر دلاورپرور به نظر کیمیا کنند.

تبریز و جمعی از مردمانش امروز به استقبال و میهمان از عرش نشینانی مفتخر شدند که دامنه شهرت و آوازه شان، در عین گمنامی، در صفحات هیچ دفتر قطوری نمی گنجد؛ همه غرق در گریه و سلام بر آنان بودند؛ خانواده شهدا، مردم عادی و مسوولان و فرماندهان انتظامی و نظامی.

این بار هم مثل خیلی وقت های دیگر، فرودگاه بین المللی تبریز که از قضا نام شهیدی از جنس محراب را بر پیشانی دارد، «فرودگاه بین المللی شهید آیت الله مدنی»، میعادگاهی برای تجدید بیعت دلدادگان اقلیم شهادت با معراج رفتگان بود؛ چهار شهید گمنامی که شهد شهادت را با شیرینی دنیوی معامله کرده اند تا نام شان بر تارک تاریخ جاودانه بماند.

امروز ریه های تبریز، عطر بزرگ مردانی از جنس شهدای گمنام را تنفس می کند، جسم و جان شهر، بوی مهربانی و فداکاری می دهد و مردمانش حلقه های اشک بر چشم، سرود شهید و شهادت را زمزمه می کنند.

« لای لای ای جبهه لرین یورقونی ای خسته جوانلار (لای لای ای خستگان جبهه، ای جوانان خسته از رزم)

لای لای ای آخ دئمییب جان وئریب حسرتده قالانلار ( لای لای ای کسانی که بی آنکه آهی از نهادتان برآید، جان تان را فدا کردید)

خوش یاتین یاخشی یاتیب سیز یاخشی دونیانی آتیپ سیز (راحت بخوابید و خوش باشید که خوب حُبِ این دنیا را از دل تان کنده و دور انداخته اید