تاثیر احساسات بر سلامت جسم
سرکوب احساسات با سلامت جسمتان چه میکند؟
همهٔ احساسات فروخوردهٔ ما در بدنمان انباشته میشوند و این میتواند ما را بیمار کند. «چیزی را که نتوانیم با کلمات نشان دهیم بهصورت درد فیزیکی آشکار خواهد شد»؛ این جمله را یادتان باشد؛ زیرا کمکتان میکند هروقت نیاز داشتید در مورد افکار و احساساتتان حرف بزنید، جلوی خودتان را نگیرید.
بدن میتواند سیگنالهایی بسیار زیادی برای ما بفرستد، حتی اگر به آنها توجه نکنیم. وقتی هیجانات و احساسات خود را برای مدت طولانی در خود خفه میکنیم، کمکم این احساسات تلنبار میشوند و این میتواند جسممان را بیمار کند.
ترس، حسادت، انتقاد و … احساسهایی هستند که برخی از افراد آنها را سرکوب و در درون خود انباشته میکنند. تنها پیامد این انبار احساسات این است که از نظر جسمی و روانی ناخوش میشویم.
بیماری و ناخوشی پیامی است که بدن ما میفرستد تا بدانیم در حال تجربهٔ یک انسداد هیجانی هستیم یا اینکه نیاز داریم از برخی از جنبههای زندگیمان رها شویم یا آنها را تغییر دهیم.
وقتی مسیر نادرستی را انتخاب میکنیم و صرفاً به این دلیل که نمیخواهیم بحث و دعوا راه بیندازیم یا مثلاً رابطهمان را با کسی خدشهدار کنیم، از حرفزدن خودداری میکنیم، علائم این سرکوب احساسات بهصورت درد و ناخوشی تدریجاً خودشان را نشان میدهند.
خیلی از بیماریها ناشی از پنهانکردن هیجاناتاند. بسته به احساساتی که سرکوب میکنیم بدنمان میتواند رنجور شود. درد، یک سیگنال هشداردهنده است که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
وقتی چنین علامتهایی ظاهر میشوند باید کمی دست از فعالیتها و مشغولیتهای خود برداریم و ببینیم چه افکار منفی یا باورهای غلطی تا این اندازه در زندگیمان جا خوش کردهاند که میتوانند آزارمان دهند.
احساسات پنهان شده عامل بیماریاند
یک ارتباط روان – تنی بین افکار و علائم جسمی ما وجود دارد. شاید گاهی واقعاً لازم نباشد به پزشک مراجعه کنید و دارو بخورید؛ بهتر است برای دروننگری کمی وقت بگذارید تا افکار خود را مرتب کرده و متعاقباً آنها را بهبود دهید تا احساس بهتری در جسمتان پیدا کنید.
مثلاً استرس میتواند باعث زخم معده یا حمله قلبی شود. همینطور افسردگی میتواند باعث ازدسترفتن انرژی و افزایش اشتها شود. رایجترین دردها و مشکلات ما ریشه در احساسات و هیجانات ما دارند.
بخشیدن یک تکنیک شجاعانه است که اجازه میدهد از چیزی که درونتان را میخورد و رنجتان میدهد آزاد شوید. بعد از بخشیدن میتوانید متوجه شوید چه بار سنگینی را با خود حمل میکردهاید
سردرد و احساسات
سر مرکز بدن است. شما ممکن است به دلیل افزایش سرعت گردش خون یا به دلیل انقباض عروق دچار سردرد شوید.
سردرد هم میتواند باعث شود نتوانید با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنید یا احساسات اساسی خود مانند محبت و عشق را بروز دهید.
گردن درد و احساسات
گردن، ارتباطدهندهٔ مغز و روان به بدن است. وقتی بهسختی میتوانید گردنتان را حرکت دهید، علت آن میتواند فراتر از بدخوابی شب گذشته باشد. در واقع درد و گرفتگی گردن میتواند نشاندهندهٔ داشتن یک دید محدود و سخت نسبت به زندگی باشد. کلهشقی و باریکبینی میتواند باعث گردن درد شود. استرس زیاد هم همین اثر را دارد.
کمردرد و احساسات
وقتی مشکلی را حل میکنید، احساس میکنید باری از روی دوشتان برداشته شده و کمرتان صاف و سبُک شده است. این باری که با خود حمل میکنید مربوط به احساسات و تجربیاتی است که در گذشته داشتهاید و هنوز آنها را فراموش نکردهاید یا خودتان را نبخشیدهاید.
ضمناً ستون فقرات حامی کمر است و اجازه میدهد تمام فعالیتهایتان را انجام دهید. درد در این قسمت یک علامت هشداردهنده است که میگوید چیزی درست نیست و شاید لازم است از یک سری از احساسات و هیجاناتی که آزارتان میدهند رها شوید.
مشکلات قلبی و احساسات
ما معمولاً قلب را به عشق مرتبط میدانیم اما واقعیت این است که قلب ما با دیگر احساسات ما نیز مرتبط است، مثل نفرت یا احساس گناه. به همین دلیل ممکن است در موقعیتهای ناامیدی، سختی و … دچار مشکلات قلبی شویم.
شاید در یک رابطه سمی هستید یا به چیزهایی توجه میکنید که هیچ ارزشی در زندگیتان ندارند و مهم نیستند.
پادرد و احساسات
پاهای ما به ما این امکان را میدهند تا راه برویم و حرکت کنیم؛ اما عامل ثبات و تعادل ما نیز هستند. همچنین پاهای ما به ما امنیت میدهند؛ بنابراین مشکلات پا نشاندهندهٔ این هستند که ممکن است احساس امنیت نکنیم، یا ندانیم کدام مسیر را باید انتخاب کنیم و دچار تردیدیم یا خیلی نگران آینده و کارهای انجام نشدهمان هستیم.
بیشتر بخوانید
تأثیر احساسات منفی و مثبت بر سلامتی
چگونه از افکار مزاحم خلاص شویم؟
عاداتی که افسردگی را تشدید میکنند
هیجانات چگونه به سلامتی ما آسیب میزنند و چه باید کرد؟
توصیههایی برای بررسی احساسات و پیشگیری از بیماریها
شاید تصور کنید فقط احساسات منفی میتواند شما را بیمار کند؛ اما همیشه هم اینطور نیست. مثلاً لذت و هیجان زیاد میتواند گاهی به قلب آسیب بزند.
خودتان را از شر احساسات منفی رها کنید
یک راه خوب برای شروع این است که ببینید اغلب دچار چه احساسات و هیجاناتی هستید. آیا این احساسات منفیاند یا مثبت؟ مثلاً خشم و تندخویی احساساتی منفیاند و راه خلاصشدن از آنها، بخشیدن است.
بخشیدن یک تکنیک شجاعانه است که اجازه میدهد از چیزی که درونتان را میخورد و رنجتان میدهد آزاد شوید. بعد از بخشیدن میتوانید متوجه شوید چه بار سنگینی را با خود حمل میکردهاید.
از عواملی که احساسات منفی در شما ایجاد میکنند دوری کنید
وقتی کشف کردید چه احساساتی آزارتان میدهند باید تلاش کنید آنها را از زندگیتان کمکم حذف کنید و از آنها فاصله بگیرید. مثلاً اگر متوجه شدید عدم تحمل، مسئلهای بزرگ برای شماست پس تاحدامکان در موقعیتهایی قرار نگیرید که باعث ایجاد این عدم تحمل در شما میشوند.
تا زمانی که مطمئن نشدید ریشهٔ احساسات موردنظر خود را حذف کردهاید، از عواملی که برانگیزانندهٔ آن احساس منفیاند اجتناب کنید.
با خانواده و دوستان بیشتر وقت بگذرانید
وقت گذراندن با کسانی که دوستشان داریم مرهمی برای دردهای روحمان است. شاید در همین لحظات باشد که تصمیم بگیرید دردهایتان را به آنها بگویید و از احساسات خود حرف بزنید. باور کنید یا نه، به دوش نکشیدن خاطرات قدیمی و ناراحتکننده، بخشیدن و سبکشدن از بار کینه، یک التیام آرامشبخش برای شما و اطرافیانتان است.
با طبیعت در ارتباط باشید
در پارک و فضای سبز قدم بزنید، یک سفر کوتاه به جنگل یا کوهستان داشته باشید، یوگا و مدیتیشن انجام دهید، شنا کنید و در فضای باز ورزش کنید. همهٔ اینها فعالیتهای عالی هستند که اجازه میدهند از شر احساسات منفی و ناسالم و تلنبار شده خلاص شوید.
نویسنده : مریم مرادیان نیری
تبیان
Saturday, 23 November , 2024