خبر تبریز :به گفته کارشناسان و صاحبنظران امور فرهنگی موازی کاری و روزمرگی مانع کارآمدی و اثرگذاری شورای فرهنگ عمومی به عنوان قرارگاه اصلی و عالیترین مرجع تصمیم سازی و سیاست گذاری شده است.
به گزارش خبر تبریزبه نقل از فارس، شورای فرهنگ عمومی به عنوان یکی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است که به دنبال شکل گیری این شورای عالی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و به فرمان حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۳، به منظور ساماندهی به وضعیت فرهنگی جامعه و بر اساس نظر حضرت آیتالله خامنهای ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر توجه به فرهنگ عمومی مردم، پیشنهاد تشکیل آن مطرح شد و سرانجام در سال ۱۳۶۴، به منظور تعیین اهداف، سیاستگذاری و هدایت فرهنگ عمومی کشور، شورای فرهنگ عمومی با وظایف مشخص متولد شد و به صورت رسمی از سال ۱۳۶۵ آغاز به کار کرد و جلسات استانی این شورا نیز با ریاست ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه به عنوان رئیس، استانداران به عنوان نایب رئیس و با دبیری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود.
به نظر می رسد اکنون پس از بیش از سه دهه فعالیت این شورا به عنوان مرجع اصلی تصمیمگیریهای کلان در حوزه فرهنگ عمومی، واکاوی میزان تاثیر و نقش شورای فرهنگ عمومی در رویدادها و رخدادهای فرهنگی جاری در سطح جامعه امری ضروری است، موضوعی که به ویژه با توجه به متوسل شدن دشمنان پیدا و پنهان کشور به سلاح های تخریب فرهنگی به عنوان تنها راه مقابله با تفکر و تمدن ایرانی اسلامی، اهمیتی بیش از پیش به خود می گیرد.
*شناسایی ظرفیتها و احصأ معضلات فرهنگی مهمترین رسالت شورای فرهنگ عمومی است
محمد محمدپور دبیر شورای فرهنگ عمومی آذربایجانشرقی در گفت و گو با خبرنگار فارس در تبریز مأموریت و رسالت اصلی شورای فرهنگ عمومی را شناسایی ظرفیت های فرهنگی و بررسی و شناخت مهمترین مسائل، موضوعات و معضلات این حوزه عنوان و خاطر نشان کرد: در کنار این موارد تعیین اولویت ها، سیاستگذاری و هدایت فرهنگ عمومی در سطح استان را می توان به عنوان مأموریت و وظائف اصلی این شورا به عنوان مرجع تصمیم گیری در حوزه فرهنگ برشمرد.
وی با اشاره به اینکه تا کنون ۸۳ جلسه شورای فرهنگ عمومی آذربایجان شرقی برگزار شده است، افزود: در طول سال گذشته ۱۱۵ جلسه این شورا نیز در ۲۰ شهرستان و شهر استان برگزار شده که ۲۰۲ مورد دستور جلسه در آنها بررسی و ۴۱۹ مصوبه نیز تصویب شده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانشرقی ایجاد همگرایی و هم افزایی بین عناصر و دستگاههای فرهنگی استان را یکی از رویکردهای غالب مصوبات و تصمیمات شورای فرهنگی استان در دوره اخیر دانست و گفت: جلوگیری از موازی کاری، پیگیری سیاستهای کلان فرهنگی کشور در استان و سیاستگذاری منطقهای با تأسی به سیاستهای کلی فرهنگی کشور و منویات مقام معظم رهبری با نگاه بومی و استانی، پیشگیری و کاهش آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در کنار رشد شاخصهای فرهنگی نیز از دیگر اهداف مورد توجه شورای فرهنگ عمومی استان هستند.
* لزوم باز طراحی در اسناد بالادستی شورای فرهنگ عمومی
وی عدم تناسب منابع و الزامات قانونی و بودجه ای با رسالت و مأموریت محول شده را یکی از نقاط ضعف عمده این شورا و عدم تاثیرگذاری ملموس تصمیمات آن بر روندهای کلان فرهنگی استان دانسته و افزود: عدم پیش بینی ساختار مورد نیاز انسانی، نهادی و اداری در نظام اداری نیز از دیگر دلایلی است که مانع از اجرای درست و مؤثر مصوبات شورای فرهنگ عمومی می شود.
محمدپور تصریح کرد: وزن بالا و دست برتر ساختار اداری دولتی در طراحی آییننامهها، نبود الزامات و ضمانت اجرایی و منابع زیرساختی کافی در ابعاد قانونی و مالی و تعدد و گاهی تعارض نگرشها به حوزه فرهنگ و اهمیت آن را میتوان مهمترین چالش شورا در عرصه فرهنگ عمومی و تاثیر نه چندان قابل قبول آن بر روندهای کلی این حوزه برشمرد.
وی خاطرنشان کرد: با وجود تمام این چالشها، شورای فرهنگ عمومی استان در دوره اخیر و با حضور شخصیتهای مردمی چون حجت الاسلام و المسلمین آل هاشم نماینده ولی فقیه در استان و استاندار آذربایجانشرقی و حضور مرتب و همت جمعی اعضاء، روند خوبی داشته و موضوعات مهم و متنوعی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است.
محمدپور انسجام و انتظام بخشی، شتابدهی و اثرگذاری جلسات و موضوعات توسط دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور را از دیگر نقاط قوت شورای فعلی عنوان و تصریح کرد: به همین سبب آذربایجان شرقی در دو سال گذشته جایگاه ممتازی را در سطح شوراهای فرهنگ عمومی کشور داشته و در سال ۹۸ رتبه اول کشور شورای فرهنگ عمومی استان و در سطح شهرستان ها، رتبه دوم کشور را احراز کرده است.
محمدپور افزود: در همین دوره با ایجاد ساختارهای علمی و نخبگانی در قالب کارگروه های تخصصی مکمل ساختار شورای فرهنگ عمومی، موضوعات را با نگاه علمی، مورد بررسی قرار داده و پیشنهاداتی را برای تصویب در شورا ارائه کرده ایم و رویکرد آتی شورا نیز اهتمام و توجه جدی به مهمترین موضوعات فرهنگی و فرهنگ عمومی با بهرهگیری از دیدگاهها و نظرات نخبگان دانشگاهی و حوزوی و صاحب نظران حوزههای اجتماعی و فرهنگی و پایش اقدامات و نتایج و پیامدهای آنهاست.
دبیر شورای فرهنگ عمومی آذربایجانشرقی با اشاره به جایگاه بالای این شورا در منظومه تصمیمگیری و سیاستگذاریهای فرهنگی استان گفت: باید از هم دلی شایسته اعضای حقوقی و حقیقی شورا برای رفع نقاط ضعف آن استفاده حداکثری کرده و با بازنگری و بازطراحی در اسناد بالادستی با پیش بینی الزامات و منابع قانونی، ساختاری،انسانی و بودجه ای، زمینه برای اثرگذاری هر چه بیشتر این شورا در عرصه فرهنگ عمومی مطابق با انتظارات و شرح وظایف قانونی آن ایجاد شود.
*نگاه مقطعی و ضعف اجرایی مهمترین نقاط ضعف شورای فرهنگ عمومی
یکی از دو عضو حقیقی شورای فرهنگ عمومی آذربایجانشرقی نیز با اشاره به جایگاه مترقّی این شورا به عنوان مرجع تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای کلان ملی و استانی در حوزه فرهنگ اظهار میدارد: در جلسات این شورا متناسب با رخدادها و اتفاقات فرهنگی که در سطح استان در جریان است، تشکیل و نسبت به روند کلی آنها بحث و تصمیم گیری میشود.
نسرین پیرسمساری البته نقش شورای فرهنگ عمومی آذربایجان شرقی را در فرآیندهای این حوزه، با عقبه و غنای فرهنگی منطقه همسان و همخوان نمیداند و معتقد است بطور کلی طرح و برنامههای مدون و جامع و کامل و با رویکرد بلند مدتِ مطابق با این اصالت فرهنگی در جلسات شورا ارائه، بررسی، تصویب و اجرایی نمیشود و رویکرد تصمیمگیریها بیشتر معطوب به موضوعات موقت و مقطعی است.
بر زمین ماندن تهیه و تدوین دانشنامه استانی دفاع مقدس
وی بر زمین ماندن طرحهایی مانند تهیه و تدوین دانشنامه استانی دفاع مقدس را نمودی از همین نگاه مقطعی شورا به موضوعات فرهنگی عنوان کرد و میافزاید: شاید یکی از دلایل این امر محدود شدن جلسات شورای فرهنگ عمومی استان به یک جلسه یک و نیم ساعته ماهانه باشد که موجب شده با وجود حضور دستگاهها و سازمانهای دخیل و مؤثر بر فرآیندهای کلان فرهنگی در شورا، فرصت و مجال لازم برای بررسیهای عمیق و تصمیمگیریهای مؤثر فرهنگی وجود نداشته باشد و در نتیجه همین جلسات ماهانه نیز محدود به ارائه گزارش از سوی دستگاهها و مدیران عضو شورا شده و کمتر شاهد بحث و تبادل نظر در خصوص موضوعات کلان فرهنگ عمومی و نحوه اثرگذاری بر آنها باشیم.
این عضو شورای فرهنگ عمومی آذربایجانشرقی توجه به موضوع سبک زندگی و تعمیق باورهای دینی در قالب گام دوم را از اولویتهای اصلی و به نوعی یکی از مهمترین چالشهای این شورا برشمرده و تصریح میکند: بطور حتم میتوان از طریق تصمیمات اتخاذی شورا در خصوص تقویت سبک صحیح زندگی ایرانی اسلامی از طریق ابزارهایی چون رسانه ملی و فضای مجازی و ابلاغ و اجرای آن به تمام دستگاهها و نهادهای دخیل در حوزه فرهنگ، شاهد بهبود فضای فرهنگی جامعه بود و خوشبختانه این موضوع در جلسات اخیر شورای فرهنگ عمومی استان نیز مورد بحث و تصمیم گیری قرار گرفته است.
پیرسمساری ضمن تاکید بر اهمیت ضمانت اجرایی به عنوان لازمه اثرگذاری تصمیمات شورا خاطرنشان میکند: بدون شک اگر تنها موضوع سبک زندگی و تعمیق باورهای دینی به عنوان یک پایه محکم فرهنگی در ابعاد و شئون مختلف جامعه مورد توجه دستگاهها و متولیان حوزه فرهنگ قرار گیرد، بخش قابل توجهی از معضلات کنونی مانند فقر، بیکاری، خشونت، طلاق و حتی افزایش آمار جرایمی چون سرقت در ایام کرونایی از میان میرود و همه اینها منوط یه اتخاذ رویکردهای بلند مدت و اثرگذار در تصمیمگیریهای فرهنگی از مجرای نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی است.
*انتقاد از عدم تناسب کارکرد و عملکرد نهادهای دخیل در حوزه فرهنگی کشور با قدمت و اصالت فرهنگ دینی، ملی
در این میان میکائیل جمالپور استاد دانشگاههای آذربایجانشرقی و از فعالان فرهنگی استان با انتقاد از عدم تناسب کارکرد و عملکرد نهادهای دخیل در حوزه فرهنگی کشور با قدمت و اصالت فرهنگ دینی، ملی و حتی منطقهای به خبرنگار فارس در تبریز میگوید: این ضعف کارکردی و عملکردی قریب به ۳۰ نهاد متولی این حوزه که با نیازهای عمومی جامعه نیز همسو نیست، حتی در سطح نهادهای فرهنگی به حدی است که گاه به نظر میرسد این نهادها حتی در فضای فرهنگی جامعه نیز اثر ندارند.
وی تصمیمات چنین نهادهایی را تصمیماتی غیراجرایی و بی اثر تلقی کرده و ادامه میدهد: همه این موضوعات دست به دست هم داده تا این تلقی ایجاد شود که بود و نبود این مجموعهها تفاوتی در ضعف و قوت فضای فرهنگی کشور و استان ایجاد نخواهد کرد و این موضوع به وضوح در نقش غیرموثر و خنثی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سطح دانشگاهها و حتی در سطح جامعه قابل لمس است و همین ضعف در شورای فرهنگ عمومی نیز دیده می شود که هر از چندی با حضور مدیران کل و مسوولان ارشد استانی بدون خروجی و نتیجه ملموس تشکیل جلسه می دهد اما عامه مردم اعتقادی به تاثیرگذاری جلسات و تصمیمات این شورا بر حوزه فرهنگ عمومی و روندهای آن ندارند.
*سکولاریسم فرهنگی
این فعال فرهنگی آذربایجان شرقی با اشاره به نقش اقدامات فرهنگی معاند از طریق فضای مجازی، ماهوارهها و نظایر آن خاطر نشان می کند: البته تاثیر این موضوع بر فرهنگ جامعه ما در برابر کم کاری ها و دور بودن مسوولان از فضای فرهنگی جامعه در مراتب بعدی اهمیت قرار دارد چون که فرهنگ موضوع اول در سخن و کلام تمام مسوولان است اما در مقام عمل، جایگاه آخر را دارد و همین امر سبب شده تا جامعه ما به نوعی سکولاریسم فرهنگی به خصوص در بین مدیران و مسوولان مبتلا شود.
وی عدم انجام اقدامات چشمگیر و کارآمد فرهنگی را نتیجه چنین رویکرد فرهنگی سکولاری دانسته و می گوید: بر همین اساس در حال حاضر کمتر برنامه فرهنگی فاخری در کشور و استان اجرا می شود که هم قلب ها را متحول و هم عقل ها را متحیر کند و حتی برنامه های سطحی و کم عمق فرهنگی نیز با هدف پوز فعالیت های فرهنگی انجام می شود و چنین وضعیت نابسامانی با ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و متاسفانه این موضوع در استانی مانند آذربایجان شرقی پررنگ تر است و در این میان ناکارآمدی تصمیمات و اقدامات شورای فرهنگ عمومی استان در بروز چنین شرایطی غیرقابل کتمان است.
*تصمیمگیریهای عرصه فرهنگ به اهل و متخصص فرهنگ واگذار شود
جمالپور راهکار خروج از این چرخه معیوب فرهنگی را در محول کردن امور فرهنگی به افراد متخصص فرهنگی برای عملی کردن افکار فرهنگی با انجام اقدامات جدی فرهنگی می داند و تأکید می کند: احصأ و استنباط نیازهای فرهنگی نیز امری تخصصی است که تنها توسط متخصصان حوزه فرهنگ عملی می شود و خلأ چنین احساس نیازهای فرهنگی متناسب با هر عصر و برهه ای در همین روزگار کرونایی مشخص می شود که متاسفانه هیچ عزم و برنامه مشخصی از سوی نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی برای اتخاذ تصمیمات و اجرای اقدامات فرهنگی متناسب با چنین شرایطی دیده نمی شود و حتی همان جلسات ماهانه یکبار شورا نیز به بهانه کرونا تعطیل شده است.
وی حتی چنگ زدن به اصالت فرهنگ دینی، ایرانی و آذربایجانی را عملی ترین راهکار برای برون رفت از شرایط کرونایی امروز عنوان و تصریح می کند: دلیل این ادعا نیز ورود نهادهای مردمی و انجام اقدامات مردم محور در مبارزه با بیماری کرونا بود که متأثر از همان فرهنگ غنی دینی، ملی و منطقه ای است و همین امر نشان می دهد که پیش از آنکه به دنبال راهکار برای فرهنگ باشیم، باید بپذیریم که فرهنگ خود بهترین راهکار برای برون رفت و غلبه بر تلاطم های اقتصادی، اجتماعی، علمی و حتی معضلات بهداشتی مانند کروناست.
جمالپور معتقد است این بینش از طریق اهل تفکر و تعقل فرهنگی قابل تسری به جامعه است و نه شوراهای جلسه محوری چون شورای فرهنگ عمومی و می گوید: هرچند شاید اعضای چنین شوراهایی نیز گاه سبقه و وجهه فرهنگی داشته باشند اما برای تاثیرگذاری عینی و عملی بر حوزه فرهنگ ابتدا باید نگاهی فراتر از یک جلسه شورا داشته و متناسب با محیط خارج از چنین شورا و جلساتی تصمیمگیری کنند و از نظرات و راهکارهای متخصصان و اهالی وادی فرهنگ نیز در تصمیمگیریهای خود بهره گرفته و مهمتر از همه اینها، چنین تصمیمات متناسب با شرایط و نیازهای فرهنگی جامعه را اجرایی کنند و اگر شورای فرهنگ عمومی تنها بتواند این نگاه را نهادینه کند که فرهنگ داشته و ثروت معنوی ما و همه سازمانها، نهادها و افراد مؤظف به حفظ و تعمیق آن هستند، بزرگترین خدمت را به فرهنگ کشور کرده است که متاسفانه عملکرد تشریفاتی و غیراجرایی آن، تحقق چنین هدفی را غیرممکن مینمایاند.
لزوم توجه بیش از پیش به عرصه فرهنگ به عنوان بستر اصلی رویش های اجتماعی، اقتصادی، علمی و هر آنچه که برای بقأ و تقویت یک جامعه متمدن و رو به پیشرقت امروزی ضروری است، موضوع قابل تأمل و تأکید در پایان این گزارش است، موضوعی که شاید بتوان علت و چرایی بروز و ظهور بسیاری از معضلات و چالشهای فعلی جامعه را در عدم توجه جدی به آن جستجو کرد و بدون شک نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی در صورت عمل به وظایف قانونی خود نقشی بیبدیل در تحقق این مهم ایفا خواهند کرد، هر چند که عملکرد این شورا در سالهای گذشته همخوانی چندانی با این ضرورت و الزام نداشته است.
سخن آخر
فهم رایجی که از فرهنگ در جامعه ما شکل گرفته عموماً مبتنی بر انتزاعیات و تجریدات و به دور از عینیات و انضمامیات بوده است. دلیلش هم این است که چنین فهمی عموماً «از بالا» رخ داده، نه «از پایین»؛ بر این اساس فهم فرهنگ بهواسطه نوعی آموزش و پرورش فرهنگی از بالا القا و منتقل میشود تا «در پایین» اتفاقات فرهنگی مطلوب رخ دهد. همین فرایند نشاندهنده یک انقطاع بنیادین میان «امر فرهنگی» و «امر اجتماعی» در تقسیم بندیهای رایجی است که ما در زمینههای مختلفی پژوهشی، آموزشی، اجرایی، ژورنالیستی و… به آن دچار شدهایم. اگر چه در این زمینه ژورنالیسم و کنشهایی رسانهای جدید به دلیل همبستگیشان با یک فضای عینیتر و ملموستر یا آنچه که میتوان آن را «ماتریالیسم رسانهای» نامید، از حوزههای آموزشی و به ویژه پژوهشی در ایران وضعیت بهتری دارند و کمک کردهاند تا این مغاک اندکی کوچکتر شود، ولی به هر حال این گسست و شکاف روز به روز خود را حادتر و جدیتر نشان میدهد و ما میتوانیم آن را به خوبی از طریق بررسی بیگانگی «برنامههای فرهنگی – ترویجی نهادها» با «فرهنگ عمومی رایج» در شهرها، کف خیابانها، داخل تاکسیها، استادیومهای ورزشی، کتابخانهها و فرهنگسراها و حتی زیارتگاهها و مساجد و هیئات مذهبی تشخیص دهیم و باور کنیم.
Saturday, 23 November , 2024