نام من هنر است، آیا میشناسیدم؟
خبر تبریز :فکر میکنم دیگر نیازی به مقدمهچینی نباشد. حالا دیگر همه، مرتبط و غیرمرتبط، میدانند که تبریز سالنی برای اجرای تئاتر ندارد و مدیران محترم خواب تشریف دارند.
خبرتبری: پری اشتری/ صد البته که همه میدانیم نزدیک به دو سال است که تئاتر شهر تبریز قرار است بازسازیبشود اما چون قابلیتهای مجتمع تجاری برای رانت را ندارد مشمول کار شبانهروزی نمیشود، کسی نتیجهی کار راپیگیری نمیکند پس همچنان قرار است بازسازی شود اگر عمر ما قد بدهد!
تمام اینها در حالی است که مدیران و معاونان امر به شدت تلاش میکنند که خود را پرچمدار این حوزه نشان بدهند ودر هر سخنرانی مربوط و نامربوط دم از اهمیت هنر و تئاتر در فرهنگسازی جامعه حرف میزنند. که البته حرف زدنکار بسیار آسانی است.
حالا در این برهه از زمان که تبریز از لحاظ نرمافزاری توان به روی صحنه بردن نمایشهای متعدد و با کیفیتی را دارد،سختافزار در بازیها و دعواهای یک عده گرفتار است. تئاتر شهر تعطیل است، مجتمع فرهنگی ۲۹ بهمن در دستبخش خصوصی است و بخش خصوصی به ناچار برای برداشت سود سالن را به شرط دریافت درصد در اختیار اهالیهنر قرار میدهد، خانهی هنر که آمفیتئاتر در حال ریزش آن کورسوی امیدی برای اجراها بود در حال پاسکاری میانادارهی فرهنگ و ارشاد و شهرداری است (که دادگستری مشخص کرد که مالکیت آن متعلق به شهرداری است و استاندارنیز گفت که حکم قضایی باید اجرا شود)، مجتمع سینمایی ۲۲ بهمن(سینما ناجی) یک پارکینگ و چند گالری دارد کهکوچکترین استانداردی برای اجرای تئاتر ندارند اما با این همه اهالی تئاتر همان را نیز غنیمت میدانند و با همتخود و عشق از فضای مرده جایی برای اجرا درست میکنند و… یادم میآید در یکی دو مراسم مربوط به فرهنگ و هنراز مدیر کل ارشاد استان شنیدم که میگفتند: هنرمندان خودشان باید فلان و فلان کنند، پتانسیلها زیادند و باید بالفعلشوند، هنرمندان مطالبهگر باشند، هنرمندان باید از ما بخواهند و… نگران نباشید آقا هنرمندان میخواهند و انجام هممیدهند. ریسک پایین آمدن کیفیت کارشان را به جان میخرند و در گالریهای نقاشی بدون نور مناسب و با چند ستونقطور وسط آن صحنه ایجاد میکنند. بخاری میخرند و دهها متر پارچه و پلاستیک استفاده میکنند و در ابعادکوچکی سالن موقت برای خود درست میکنند (البته اگر همین دو مکان نیز خار چشم نشود و امروز یا فردا به فکرواگذاری آن به بخش خصوصی نیفتید)
و اما شورای شهر! شورای شهر که بر سر ربودن کرسی ریاست کمیسیون فرهنگی آن همواره میان اعضا غوغاستلطفاً ۵ مورد از اقدامات فرهنگی ارزشمند خود را نام ببرید! عضو محترمی که از کلمات زیبا استفاده میکنید و پس ازمنتخب شدنتان قول احداث سالن تئاتر میدهید در حالحاضر کجا هستید؟ عضو محترمی که هر چند سال یکبار درسالن تئاتر ظاهر میشود و به محض تمام شدن نمایش مثل مرغ از قفس آزاد شده فرار میکنید تا مبادا کسی از شماسؤالی بپرسد بفرمایید تا کنون برای هنر این شهر چه کردهاید؟ شهرداری محترم در میان سگکشیها، دریافت عوارضو مالیات، در کشاکش نهضت بنرزنیهایتان کِی و کجا گوشهی چشمی به فعالیتهای هنری داشتهاید؟ کجا هستند آنسالنهای تئاتری که پشت تریبونها بر زبان میآیند و بارها در اذهان اهالی تئاتر مجسم میشوند و اما هرگز صورتواقع به خود نمیگیرند؟
البته گویا حق با شماست! تئاتر سودی ندارد. مگر اهالی تئاتر خودشان چقدر سود میکنند که بخواهند نفعی هم بهحال شما داشتهباشند؟ درست است حق با شماست! بروید جایی بساط خود را پهن کنید که به سرمایهگذاریاش بیارزد.
تا یادم نرفته بگویم که این یادداشت عصبانی میتوانست گزارش جامعی باشد و مصاحبه از مسئولین محترم وفرهنگدوست! نیز در آن گنجانده شود اما شخص من دیگر از جملات توجیهکننده و سیاستمدارانهی تمام انواع مدیرانخستهام، از کلماتی که میخواهند بگویند ما خوبیم و شما نمیفهمید، از اظهارات بی پایه و از تمام حرفهایی کهمیخواهند اطمینان بدهند همهچیز یک روز درست خواهد شد خستهام. آقایان در بین دعواهای حقوقی، مدیریتی،مالی و … اگر فرصتی کردید به سؤالات مطرح شده جواب بدهید اگر نه باز هم نگران نباشید هنرمند در بدترین شرایطراه خود را پیدا میکنند که حرف بزند، چه بخواهید، چه نخواهید.
منبع: روزنامه سرخاب
Friday, 22 November , 2024