خبرتبریز: شهریار ملک سخن را می توان به جرأت یکی از اعجوبه های ادبیات جهان در عصر حاضر دانست. زبان شیوا و بلیغ او در سرایش اشعار ترکی و فارسی، و همچنین ترجمه آثار او به هفتاد زبان زنده دنیا، دلیل محکمی بر این ادعا است.

یادداشت: جهانبخش احمدیان
شهریار، شاعر اعتراض

خبرتبریز: در دوران پس از جریانات سال ۱۳۲۵، همانطور که می دانیم سرایش و نگارش شعر یا مطلب به زبان ترکی ممنوع بود. پس از گذشت ۷ سال از این واقعه، یعنی در سال ۱۳۳۲، شهریار در اعتراض به این سیاست حکومت طاغوت، بخش دوم منظومه حیدربابا را با ذکر مضامینی ملی و اجتماعی سرود که در آن زمان مورد توجه بسیاری از نویسندگان و شاعران آن زمان همچون غلامحسین ساعدی و صمد بهرنگی قرار گرفت و موجب الهام گیری آنها شد.
یادداشت ادبی: جهانبخش احمدیان
خبرتبریز: شهریار ملک سخن را می توان به جرأت یکی از اعجوبه های ادبیات جهان در عصر حاضر دانست. زبان شیوا و بلیغ او در سرایش اشعار ترکی و فارسی، و همچنین ترجمه آثار او به هفتاد زبان زنده دنیا، دلیل محکمی بر این ادعا است.
شهریار را بیشتر با اشعار و غزلیات عرفانی و عاشقانه او شناخته ایم. در کنار اینها غزلهایی با مضامین دینی و مذهبی و در مدح مولای متقیان و سید و سالار شهیدان، بر محبوبیت او در جامعه مذهبی کشور افزوده است. غزلهایی که گردآورندگان کتب درسی را مجاب به استفاده از آنها در کتب درسی کرد. تمامی مضامین و ابعاد شعری شهریار در همایش های مختلف مورد توجه افکار عمومی و ادیبان کشوری و محلی قرار گرفته است، به جز اشعار اعتراضی وی، که کمتر کسی بدان توجه نموده است.
آری شهریار را می توان در کنار عناوینی چون شاعر اهل بیت، غزلسرا، و… شاعر اعتراض نیز نامید. اعتراض به وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور در جای جای اشعار شهریار نمود بیشتری نسبت به دیگر مضامین شعری دارد.
شاید همگان شنیده اید که در هفت سالگی شهریار اولین شعرش را خطاب به خدمتکار خانه شان سروده است :
رقیه باجی، باشیمین تاجی
اتی وئر ایته، منه وئر کته!
شاید این بند، نه تنها اولین شعر شهریار، بلکه اولین شعر اعتراضی او نیز محسوب شود.
در دوران پس از جریانات سال ۱۳۲۵، همانطور که می دانیم سرایش و نگارش شعر یا مطلب به زبان ترکی ممنوع بود. پس از گذشت ۷ سال از این واقعه، یعنی در سال ۱۳۳۲، شهریار در اعتراض به این سیاست حکومت طاغوت، بخش دوم منظومه حیدربابا را با ذکر مضامینی ملی و اجتماعی سرود که در آن زمان مورد توجه بسیاری از نویسندگان و شاعران آن زمان همچون غلامحسین ساعدی و صمد بهرنگی قرار گفته و الهام گیری آنها شد.

حیدر بابا، گؤیلر بوتون دوماندی
گونلریمیز بیر بیریندن یاماندی
بیر بیریزدن آیریلمایین آماندی
یاخجیلیغی الیمیزدن آلدیلار
یاخشی بیزی یامان گونه سالدیلار
بیر سوروشون بو قارقینمیش فلک دن،
نه ایستیری بو قوردوغو کلک دن
دئنه کئچیت اولدوزلاری الک دن
قوی تؤکولسون بو یئر اوزو داغیلسین
بو شئیطانلیق قورقوسو بیر ییغیلسین

استاد کریم مشروطه چی (سؤنمز) در وصف این اعتراض و اشعار شهریار پس از آن خفقان ۷ ساله، در مجموعه « شاعیر اوغلوم » می نویسد :

شاعیر اوغلوم سسین گلدی یئتیشدی
آلیشدیغیم غم – غصه ایلن قاتیشدی
بیر چوخویلا، یاخالاشدی، توتوشدو
یئددی ایل لیک سوسقونلوغو سیندیردی
آنالاری اؤز دیلی ایله دیندیردی

یا در جایی در اعتراض به ممنوعیت زبان ترکی و عدم چاپ اشعار ترکی خود این چنین می فرماید که :

تورکی اولدو قدغن، دیوانیمیزدان دا خبر یوخ
شهریارین دیلی ده، وای دییه دیوان ایله گئتدی

شهریار در اعتراض به دست نشاندگی حکومت پهلوی و برنامه های غرب برای حکومت وی چنین می سراید:
فرهنگ ما برای جهالت فزودن است
مأمور زشت بودن و زیبا نمودن است

برنامه اش که سخت به دستور اجنبی است
از بهرمغز خستن و اعصاب سودن است

بیدار شو که نغمه طنبور أجنبی
لالائی است و از پی سنگین غنودن است

مردم به خواب غفلت و دولت شریک دزد
دزدی که در پی رمق از ما ربودن است

شهریار زمانی که در تهران به سر می برد، خباثت نفرت پراکنان قومی و مرکز را نیز برنتافته و در اعتراض به توهین چند درجه دار دون پایه، به سربازان ترک، آنها را چنین مورد خطاب قرار می دهند:

الا ای داور دانا تو میدانی که ایرانی
چه محنت ها کشید از دست این تهران و تهرانی

تو ای بیمار نادانی چه هذیان و هدر گفتی
به رشتی کله ماهی خور به طوسی کله خر گفتی

قمی را بد شمردی اصفهانی را بتر گفتی
جوانمردان اذربایجان را ترک خر گفتی

تو را اتش زدند و خود بر این اتش زدی دامن
الا تهرانیا انصاف میکن ……………..

و پس از آن بود که هتاکی ها نسبت به شهریار افزایش یافت و ایشان ندای هجرت سر داده و به تبریز کوچ کردند. در یکی از اشعارشان، از این بی مهری تهرانیها نیز یاد کرده اند:

تهرانین غیرتی یوخ، شهریاری ساخلاماغا
قاچمیشام تبریزه، قوی یاخشی یامان بللنسین

عمده اعتراضات شهریار را می توان در اشعار ترکی او با مضامین اجتماعی جستجو کرد که غالبا درون مایه ای ظنز دارند. به عنوان مثال ایشان در شعری طنز، ازدواج دختران کم سن و سال با پیرمردان را با زبان طنز مورد انتقاد قرار داده است.
یار گونومی گؤی اسگییه توتدو کی دور منی بوشا

جوتچو گؤروبسه ن اؤکوزه اؤکوز قویوب بیزوو قوشا ؟

سن اللینی کئچیب یاشین ، من بیر اوتوز یاشیندا قیز

سؤیله گؤروم اوتوز یاشین نه نیسبتی اللی یاشا ؟

وضعیت معیشتی مردم، طرز برخورد صاحبان مشاغل با ارباب رجوع، ریا و دروغ، ظلم و جور حکومت فاسد پهلوی و …. مضامین بسیاری از اشعار و غزلهای ترکی استاد شهریار هستند که همانطور که در بالا گفته شد، بعد اعتراضی این اشعار کمتر مورد توجه شهریارپژوهان قرار گرفته است. در زیر نمونه ای از غزلیات استاد را می آوریم که تمامی این مضامین فوق را به همراه دارد.

شاطر اوغلان گؤروم آللاه سنه وئرسین برکت
قوی اونون یاخشی النسین ،خمیرین اللنسین

چوخ پیشیر یاخشی پیشیر گویده قیریلدات کوره یی
منبر اوسته چؤره یین قوی قالانیب تللنسین

تندیرین طور تکین عرشیده ن آلسین ایشیغی
ارسینین بیرق احرار کیمی میللنسین

کاسیبین قیسمتی یوخ یاغلی پیلوو دوشله ماغا
بو یاوان سنگه یی بیرقوی ساحالیب سئللنسین

قیرتین قوربانی سن موشترینی تئز یولا سال
ائل ایچینده یاراماز آرواد اوشاغ وئللنسین

قوی ایکیریاللیغی ساتسین خوزه ئین بیر ماناتا
دیشی دوشموش قوجانین آغزی نه دیر دیللنسین

او منیم شعریمه چوخ ماییل اولان وردسته
دئنه: شاعیر چوره یی قوی قوروسون گوللنسین

من لیغیرسا یئیه بیلسم ده فلوس لازیم اولار
بو سوسوز باخچا نه لازیم بو قده ربئللنسین

ساری یازلیقدان اولان گوللی قیزارمیش سنگک
گره ک آغزوندا اریک تک ازیلیب هللنسین

تهرانین غیرتی یوخ شهریار ساخلاماغا
قاچمشام تربیزه تا یاخشی یامان بللنسین

باغچامیز فاسد اولوب ، هر نه أکرسن اولماز
یئری داشلیقدی گره ک توپراقی غربیللنسین

مدعاسی چوخ اولان طبل تهی پربادوخ
نیله یک ضرناچی نین بورنو گره ک یئلله نسین

بو گیجللنمه دن آی چرخ فلک سنده یورول
بو حیاسیز گونه گوزلر نه قده ر زیللنسین

سعدی نین باغ گلستانی گره ک حشره قده ر
آلماسی سلله لنیب خرماسی زنبیللنسین

لعنت اول باد خزانه کی “نظامی ” باغینین
بیر یاوا گلبسرین قویمادی کاکللنسین

آرزو جلگه لرینده بیز اکن مزرعه لر
دئییه سن ساقه لنیب قوی هله سنبللنسین

قصه چوخ قافیه یوخ آختاریرام تاپمیورام
یئریدیر شهریارین طبعی ده تنبللنسین
منیع:آذرقلم